ناگفته هایی درموردشیطان
>
اين مطلب که شیطانگرایان ادعا میکنند ـ که البته در کتب مقدس یهود و مسیحیت هم به آن اشاره شده است ـ و معتقدند که شيطان از ملائكه بود، به هیچ عنوان مورد تایید آخرین کتاب آسمانی نیست و برخلاف نص قرآن است.
قرآن ميفرمايد: «كان من الجن ففسق عن امر ربه؛ شیطان از جن بود، پس از امر خداوند سرپیچی کرد. (سوره كهف، آيه50). تعبیر دقیقتر در مورد جایگاه شیطان قبل از خلقت آدم در میان ملائکه، این است که او در صف ملائكه بود، نه ازجنس ملائكه. قرآن ميگويد: «كان من الجن». از طرف دیگر راجع به اصل خلقت شيطان تصریح نموده كه از آتش آفريده شده است، که اصل خلقت جن هم از آتش است و این اشتراک در خلقت مورد تصریح قرآن است. «وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مارِجٍ مِنْ نارٍ؛ خداوند جن را از آتش افرید»( الرحمن/ 15)، در صورتي كه راجع به ملائكه چنین حرفي را ندارد.
از طرف دیگر قرآن برای شیطان، غیر از اعوان و انصار، ذریه هم ذکر میکند که حکایتگر نوعی زاد و ولد و تکثیر نسل است؛ اما در مورد ملائکه چنین موضوعی را ذکر نمیکند و نوعی ثبات و عدم تغییر را در عالم فرشتگان میپذیرد. شيطان، آنطور كه قرآن معرفي ميكند، موجودي است كه از باطن بر انسان تسلط دارد، يعني به اصطلاح در طول اراده انسانهاست نه در عرض آن؛ يعني همين غرائز شهواني كه در انسان وجود دارد، زائد بر اينها شيطان ابزاري ندارد و شيطان از همين ناحيه به انسان نفوذ می کند. به عبارت واضح تر، این طور نیست که برای دعوت آدمی به شر و فساد دو عامل وجود داشته باشد: يك عامل هواهاي نفسانی، يك عامل هم شيطان؛ بلکه همان گونه که ملائکه که انسان را به سوی امور خیر و نیکی دعوت میکنند، عامل مجزایی به حساب نمیآیند؛ بلکه در طول گرایشات متعالی وجود انساناند و همچنانکه ملائكه يك عامل ثانوي در مقابل زمینههای درونی انسان نیستند؛ شيطان هم يك عامل ثانوي در مقابل الهامات شر نيست. چنانكه در حديث آمده است كه دل انسان دو گوش دارد، از گوش راست ملائکه ميآيد؛ الهام خير ميكند و از گوش چپ شيطان ميآيد الهام شر ميكند.
صفحات: 1· 2